arnicatobacco

تعمیر کولر گازی اجنرال

0 گؤروش
یازار:‌

برای سرویس و تعمیر کولر گازی اجنرال ابتدا باید اطلاعاتی در زمینه کولر گازی اجنرال داشته باشید.کولر گازی های اجنرال از جمله سیستمهای تهویه مطبوع بودن کانال می باشند در این سیستم قسمت اواپراتور یا پنل داخلی به صورت سیستم در داخل فضای داخلی تحت تهویه قرار داشتند و کندانسور و دیگر قطعات دستگاه کولر گازی اجنرال در قسمت یونیت خارجی قرار می گیرد . کولرهای گازی اجنرال از سیکل تبرید تراکمی استفاده میکنند و برای ارتباط دو واحد به یکدیگر از لوله های مسی استفاده می شود.
درنصب کولر گازی با توجه به قرار داشتن کمپرسور کولر گازی اجنرال در یونیت خارجی منبع سر و صدا از محل دور شده بنابراین کولر های گازی اجنرال دارای سر و صدای کمی در داخل می باشند و تنها منبع داخلی یونیت داخلی است.
کولر گازی اجنرال هوای گرم خانه را گرفته و به حالت خنک به داخل بر می گرداند و این عمل توسط مایع مبرد انجام می گردد که مانند گاز فرئون گرما را گرفته بخار می شود و محیط را خنک می کند.

 تعمیر پکیج

اجزای تشکیل دهنده کولر گازی اجنرال عبارتند از :

کمپرسور و شیر انبساط و کویل سرد و گرم و فن ها و واحد کنترل
فن ها هوا را به درون کویل م یدهند تا فضای اتاق را گرم با سرد کنند.
در اسپیلت بخش سرد و گرم در دستگاه ها یاسپیلت دو قطعه مجزا هستند.
بخش سرمایش کولر گازی اجنرال شامل انبساط و کویل سرد می باشد . سمت گرمایش در خارج قرار دارد و تشکیل شده از یک سیم پیچ مار پیچی در کنار کویل ها فن جهت دیدن هوا به همراه کمپرسور قرار دارد.
نحوه سرما سازی در کولر گازی اجنرال
کولر گازی برای خنک کردن هوای محیط از فرایند تبدیل گاز به مایع استفاده می کند و در نهایت با افزایش فشار مایع را مجدد به گاز تبدیل می کند و نتیجه آن تولید هوای سرد و انتقال آن به محیط داخل است.

اجزای اصلی کولر گازی اجنرال

کمپرسور که قلب دستگاه می باشد و وظیفه کمپرسور ایجاد فشار و تراکم کردن مبرد در دستگاه می باشد.
کندانسور که تشکیل شده از چندین لوله مسی مارپیچ که دارای فین هایی می باشد این فین ها برای استحکام کندانسور و بالا بردن عملکرد و راندمان کندانسور طراحی شده اند در کندانسور گاز گرم توسط لوله ها به مایع تبدیل می گردد یعنی عمل تقطیر در کندانسور صورت می گیرد.
ذخیره هوا که هوا گرم محیط را جذب می کند.

طریقه سیستم خنک کننده در کولر گازی اجنرال

به این صورت می باشد که گاز فرئون سرد وارد کمپرسور شده دما و فشار بالا می رود این گاز وارد کندانسور شده و حرارت خود را از دست می دهد و تبدیل به مایع می شود . فرئون مایع وارد شیر انبساط شده و در این فرایند تبخیر می شود فشار پایین آمده و به گاز سرد تبدیل می شود گاز سرد وارد اواپراتور دستگاه شده گرمای محیط را می گیرد و دمای هوای اتاق را پایین می آورد مقداری روغن سبک به همراه فرئون در کمپرسور جهت روانکاری وجود دارد.
کولر گازی اجنرال دارای فیلترهایی می باشد که ذرات ریز هوا و گرد و آلودگی را می گیرند و می توان رطوبت را با گرفتن آب اضافی موجود در هوا و استفاده در قلتک باری داخل در حد مطلوب نگه می دارند.

 

 

تا حدودی با قطعات داخلی و خارجی کولرهای گازی اجنرال آشنایی پیدا کردید برای سرویس کولر باید آشنایی به قطعات دستگاه داشته باشید . سراغ کمپرسور رفته و از نوع مبرد و مقدار آن در کمپرسور با گیج مخصوص آگاه می شویم تا از مقدار مبرد مطمئن شویم در صورت کمبود مبرد دستگاه دمای مناسب یونیت داخل نمی رساند ودمای دستگاه نامناسب می باشد.
کندانسور که در یونیت خارج قرار گرفته است با وجود گرد و غبار عمل تقطیر را به خوبی انجام نداده و فرایند گاز به مایع خوب انجام نمی شود و فن اگر گردش مناسب نداشته باشد کندانسور توانایی تبدیل گاز به مایع را نخواهد داشت. تمیزی لوله های مسی نیز باعث راندمان بهتر و طول عمر دستگاه اجنرال خواهد شد.
تمیزی فیلترها در یونیت داخلی نیز باعث راندمان بهتر و سرمایش بهتری خواهد شد چون در فصل زمستان کمتر از کولر گازی استفاده می شود .
این فیلترها آلوده و کثیف شده اند و در زمان استفاده بوی نامناسب به محیط وارد می کنند.
تمیزی اواپراتور نیز باعث راندمان بالاتر دستگاه می شود . زمانیکه گرد و غبار بروی اواپراتور نشست کند گرما محیط خوب جذب اواپراتور نخواهد شد و عمل تقطیر به خوبی صورت نخواهد گرفت .
شستن فیلترها و صافی ها نیز از الزامات می باشد.

 

 

 

شما عزیزان می توانید برای تعمیر کولر گازی خود و یا نصب کولر گازی با ما تماس بگیرید. شرکت تعمیرات مرکزی تهران ارائه دهنده ی بهترین خدمات به شما عزیزان است.

 

آردینی اوخو
سه شنبه 22 بهمن 1398
بؤلوملر :

گوجی بری

0 گؤروش
یازار:‌

خواصی که گوجی ‌بری برای سلامتی دارد شامل این موارد است: تقویت سیستم ایمنی بدن، بهبود دید چشم، پایین آوردن سطح کلسترول خون و کنترل دیابت. علاوه بر این‌ها گوجی بری موجب بهبود سلامت کبد، دستگاه قلبی و عروقی، پیشگیری از سرطان و حفاظت از سلول‌های مغز و پوست از تشعشعات ماوراءبنفش می‌شود.

 

رویال میوه


گوجی‌ بری چیست؟


گوجی بری در پزشکی سنتی چین و همچنین در غذا‌های چینی به کار می‌رفته است. این گیاه درواقع به دو نوع تقسیم می‌شود: لیسیوم بارباروم و لیسیوم چینی که هر دو به تیره‌ی سولاناسیا تعلق دارند. گوجی بری گیاه بومی چین است، اما در قسمت‌های گرم سرتاسر جهان هم رشد می‌کند از جمله در استرالیا، آمریکای شمالی، نواحی مدیترانه، آسیای مرکزی و جنوب غرب آسیا. چین بزرگ‌ترین صادرکننده‌ی گوجی بری در دنیاست. درخت گوجی تا ارتفاع حدود ۳ متری رشد می‌کند. میوه‌های آن کوچک و در حد ۲ سانتی‌متر و به رنگ‌های قرمز تیره یا نارنجی و به شکل کشیده است. مزه‌ی این میوه‌ها از تلخ تا شیرین متغیر است.

 

گوجی بری فقط در چین نیست که استفاده‌ی غذایی و دارویی دارد بلکه از آن در بسیاری از کشور‌های آسیایی مانند کره، ژاپن و ویتنام هم استفاده می‌شود. از تمامی قسمت‌های گیاه گوجی استفاده‌های دارویی می‌شود ازجمله از برگ، ریشه، پوست درخت و میوه‌هایش. کاربرد‌های گوجی بری در طب سنتی شامل درامان بیماری‌های کبدی، ناباروری، درد‌های شکمی، سرفه‌های خشک، رخوت و سردرد می‌شود. پیشینیان به گوجی بری به‌عنوان معجون افزایش طول عمر نگاه می‌کرده‌اند.


مواد مغذی گوجی بری:


گوجی بری خشک شده حاوی کالری، کربوهیدرات، چربی، فیبر‌های خوراکی، قند و پروتئین است. مواد معدنی و ویتامین‌هایی که در گوجی بری یافت می‌شوند شامل: سدیم، پتاسیم، کلسیم، آهن، روی، سلنیوم، ویتامین C، کاروتین، تیامین، ریبوفلاوین، لوتئین، لیکوپن، زیکسانتین، پلی‌ساکاریدها، بتااین و پپتدوگلیسین‌ها می‌شود.


فواید سلامتی بخش گوجی بری

 

گوجی بری برای سلامتی فواید زیاد و مهمی دارد که یا برخی از آن‌ها اینجا آشنا می‌شویم:

 

 

پیشگیری از دیابت


دیابت یکی از بزرگ‌ترین بیماری‌هایی است که در عصر مدرن گریبان گیر بشر شده است. پیشگیری و درمان دیابت در زمانه‌ی ما بسیار مهم شده، چون اگر جلوی این بیماری گرفته نشود منجر به سایر بیماری‌های خطرناک مانند چاقی مفرط، بیماری‌های قلبی، بیماری‌های عروقی، سکته و بیماری‌های چشم می‌شود. یکی از مهم‌ترین خواص گوجی بری توانایی آن در کنترل و مدیریت دیابت است. تحقیقات اخیر نشان داده‌اند که مشتقات این میوه حاوی مقادیر قابل‌توجهی از مواد کاهنده‌ی قند خون است.

کنترل سطح کلسترول خون

 

کلسترول یکی از عوامل اصلی بروز بیماری‌های قلبی است. کلسترول ساختار‌های پلاک مانندی را در عروق و رگ‌های خونی ایجاد می‌کند که مانع جریان آزادانه‌ی خون می‌شوند. درنتیجه قلب مجبور می‌شود با شدت بیشتری عملیات پمپاژ را انجام دهد که این خود باعث ضعیف‌تر شدن قلب می‌شود و ممکن است به حمله‌ی قلبی منجر شود. دو نوع کلسترول وجود دارد؛ یکی HDL یا کلسترول چربی پرتراکم است که کلسترول خوب محسوب می‌شود و نوع دیگر LDL یا کلسترول کم تراکم است که کلسترول بد به شمار می‌آید. این LDL یا کلسترول بد است که موجب شکل‌گیری پلاک و تضعیف قلب می‌شود. تحقیقات اخیر نشان داده‌اند مصرف گوجی بری میزان کلسترول بد خون را کاهش می‌دهد.


از بین برنده‌ی رادیکال‌های آزاد

 

آنتی‌اکسیدان‌ها همان‌طور که از اسمشان هم معلوم است طیف وسیعی از مواد شیمایی هستند که فعالیت رادیکال‌های آزاد تولیدشده در بدن را خنثی می‌کنند. اگر رادیکال‌های آزاد به حال خود رها شوند می‌توانند به بافت‌ها، سلول‌ها، غشا‌های سلولی و DNA در طول زمان آسیب بزنند و زمینه را برای بروز انواع بیماری‌ها فراهم کنند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که مصرف گوجی بری می‌تواند عوارض مربوط به رادیکال‌های آزاد را کاهش دهد. آنتی‌اکسیدان‌های موجود در گوجی بری همچنین موجب تقویت سیستم ایمنی بدن می‌شوند.

 

حفاظت از سلامت قلبی و عروقی

 

رادیکال‌های آزاد می‌توانند به قلب هم مانند سایر ارگان‌های بدن حمله کند. البته این فرآیند در طول زمان رخ می‌دهد، ولی انجام اقدامات پیشگیرانه در برابر آن ضروری است. گوجی بری حاوی آنتی‌اکسیدان‌هایی است که می‌توانند از قلب در برابر حمله‌ی رادیکال‌های آزاد محافظت کنند. پژوهش‌های زیادی نشان داده‌اند که مصرف گوجی بری و مشتقاتش نقش قابل‌توجهی در مقابله با رادیکال‌های آزاد دارند.


حفظ سلامت بدن

 

مصرف گوجی بری موجب ارتقاء سلامت عمومی بدن و حفظ سلامت آن می‌شود. نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد که مصرف گوجی بری عملکرد دستگاه گوارش را بهبود می‌دهد و موجب کاهش استرس و خستگی می‌شود. این میوه بر دستگاه عصبی و عملکرد روانی انسان هم اثرات مثبتی می‌گذارد.


خواص ضد سرطانی

 

گوجی بری در روزگار‌های باستان فقط به‌عنوان غذا استفاده نمی‌شده بلکه چینی‌ها در طب سنتی‌شان از آن برای درمان سرطان استفاده می‌کرده اند. تحقیقات علمی امروزی هم خواص ضد سرطانی متعددی را در گوجی بری کشف کرده است. مواد ضد سرطانی گوجی بری را بر روی سلول‌های سرطانی انسان آزمایش و مشاهده کرده‌اند که اثرات کنترلی قابل‌توجهی بر رشد آن‌ها دارد. وقتی از ترکیبات مشتقه‌ی گوجی بری بر روی سلول‌های سرطانی استفاده شد، سلول‌های سرطانی دچار آپوپتوسیس یا مرگ ناگهانی سلولی شدند.

 

حفاظت از سلول‌های مغزی

 

رادیکال‌های آزاد می‌توانند به سلول‌های عصبی و مغزی حمله کنند و موجب بروز بیماری‌های مختلف دستگاه مغز و اعصاب شوند. مصرف مداوم گوجی بری می‌تواند به شکلی مؤثر از بروز این بیماری‌ها جلوگیری کند. تحقیقات نشان داده‌اند مواد موجود در گوجی بری اثرات محافظتی قابل‌توجهی بر دستگاه مغز و اعصاب دارند. برخی پژوهشگران معتقدند گوجی بری حاوی اثرات ضد پیری است و آن را به‌عنوان دارویی بازدارنده از فرآیند پیری پیشنهاد کرده‌اند.

 

پیشگیری از آسیب‌های کبدی

 

کبد یکی از مقاوم‌ترین ارگان‌های بدن ماست که می‌تواند از خود در برابر مواد شیمیایی، رادیکال‌های آزاد و آسیب‌های فیزیکی محافظت کند. گوجی بری از قدیم‌الایام در طب سنتی چین برای درمان بیماری‌های کبدی به کار می‌رفته است. ترکیبات و مشتقات گوجی بری به علت اثری که بر ضد رادیکال‌های آزاد دارند می‌توانند به حفظ سلامت کبد کمک کنند.

 

مراقبت از پوست

به خاطر آسیب‌دیدگی لایه‌ی ازن در چندین نقطه‌ی جهان، همه‌ی ما در معرض اشعه‌ی مضر خورشیدی هستیم. اگر پوست ما بدون محافظت در برابر اشعه‌ی ماوراءبنفش قرار بگیرد دچار آسیب و در مواردی حتی دچار سرطان پوست خواهد شد. ما می‌توانیم با مصرف گوجی بری این آسیب را کاهش دهیم. تحقیقات نشان داده‌اند گوجی بری به علت داشتن ترکیبات آنتی‌اکسیدانی می‌تواند به مقدار قابل‌توجهی از التهابات و آسیب‌های پوستی جلوگیری کند.

بهبود کیفیت خواب

 

در طب سنتی گاهی از گوجی بری به‌عنوان داروی خواب‌آور و کاهنده‌ی استرس استفاده می‌کنند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند مصرف گوجی بری در انسان می‌تواند بدون هیچ عارضه‌ی جانبی بدی، کیفیت خواب را به میزان قابل‌توجهی بهبود دهد.

 

افزایش کمیت و کیفیت اسپرم

 

گوجی بری ازنظر طب سنتی چین یک داروی مقوی قوه‌ی باه و قوای جنسی است. تحقیقات دانشمندان امروزی هم نشان داده که گوجی بری می‌تواند موجب کاهش آسیب‌های بیضه‌ها شود و تعداد اسپرم و کیفیت تحرک آن‌ها را بالا ببرد.

 

بهبود قدرت بینایی

 

گوجی بری به علت داشتن خواص آنتی‌اکسیدانی موجب بهبود قدرت بینایی هم می‌شود. آنتی‌اکسیدان‌ها از چشم‌ها در برابر رادیکال‌های آزادی که ممکن است به قدرت بینایی آسیب بزنند یا موجب بروز آب مروارید و دیگر اختلالات بینایی شوند محافظت می‌کنند.

 

عوارض جانبی گوجی بری

 

اگرچه گوجی بری فواید فراوانی برای سلامتی انسان دارد، اما لازم است در مورد عوارض جانبی آن هم هشیار باشیم.
واکنش‌های آلرژیک: گوجی بری برای برخی از مردم حساسیت‌زاست و می‌تواند موجب واکنش‌های آلرژیکی مانند آنژیوادم صورت، تنگی نفس، کهیر، خارش دهان یا گوش‌ها یا زیر بغل، خارش‌های پوستی، آنافیلاکسی و انواع دیگر واکنش‌های آلرژی شود.

 

وارفارین: گوجی بری ممکن است با برخی دارو‌ها تداخل داشته باشد و موجب خونریزی شود. وارفارین ازجمله دارو‌هایی است که با گوجی بری تداخل دارد. وارفارین یک داروی ضد انعقادی است و مصرف هم‌زمانش با گوجی بری ممکن است به خونریزی منجر شود. بیمارانی که وارفارین مصرف می‌کرده‌اند و هم‌زمان گوجی بری خورده‌اند گزارش کرده‌اند که دچار خون‌دماغ، کبودی و خونریزی مقعدی شده‌اند. علاوه بر وارفارین کسانی که دارو‌هایی مثل آسپیرین، هپارین، ایبوپروفن و ناپروکسین مصرف می‌کنند هم نباید گوجی بری بخورند.


سایر داروها: گوجی بری ممکن است با برخی دارو‌های خاص آنتی‌بیوتیک، آنتی‌ویروس، ضد سرطان، ضدافسردگی، دارو‌های پایین آورنده‌ی کلسترول، دارو‌های تقویت دستگاه ایمنی و دارو‌های ضد پوکی استخوان هم تداخل داشته باشد. مصرف‌کنندگان این دارو‌ها از خوردن گوجی بری پرهیز کنند. هرگونه استفاده‌ی دارویی از گوجی بری باید بعد از مشورت با پزشک باشد.

 

آردینی اوخو
سه شنبه 22 بهمن 1398
بؤلوملر :

گوجی بری

0 گؤروش
یازار:‌

نحوه مصرف گوجی بری جهت کاهش وزن و چربى سوزى

صبح قبل از صبحانه بیست تا سى عدد گوجی بری (دو تا سه گرم)

در طول روز بیست تا سى عدد گوجی بری (دو تا سه گرم)

شب قبل از خواب هم بیست تا سى عدد(دو تا سه گرم)

اثرات چربی سوزی این میوه به حدی قوی است که فورا احساس گرسنگی می کنید در نتیجه باید اشتهاتون رو طى هفته اول مصرف گوجی بری کنترل کنید تا زمانى که بدنتون به این چربى سوزى عادت کنه به همین سادگى و بدون رژیم و ورزش علاوه بر اینکه وزن کم میکنید سیستم ایمنى بدن را به شدت تقویت کنید.

گوجی بری

توجه کنید که گوجی بری خشک بدون شکر افزودنی است و قرص و شربت لاغرى نیست که داراى عوارض جانبى باشد و بر عکس سراسر منفعت است براى بدن.
گوجی بری هیچگونه محدودیت مصرفى نداره،میتونید با سالاد میل کنید میتونید با ماست میل کنید تو کیک و کوکى استفاده کنید،،دم کنید یا خالى مثل تنقلات مصرف کنید
همچنین هیچگونه ممنوعیت مصرفى براى هیچ گروه سنی نداره از بچه سه سال به بالا تا افراد مسن ۸۰ ساله (تنها محدودیت مصرف برای خانمهای باردار و شیرده هست که اونهم به خاطر اشباع بسیار بالای ویتامین آ میوه ست)

گوجی بری شیرین می تواند برای حفظ قند خون بسیار مفید باشد. این موارد عبارتند از:

§         به طور بالقوه قند خون را کاهش می دهد

§         تحمل فرد در برابر  قند خون را بهبود می بخشد

§         کاهش مقاومت به انسولین

§         بهبود و بازیابی سلول هایی که به تولید انسولین کمک می کنند

چند نکته در مورد گوجی بری

1.        در مورد طعم این میوه ، هیچ میوه ای در دنیا نیست که همه طعمش را بپسندند و گوجی بری با ذائقه اکثر ایرانیها سازگار است و طعمی بین قیصی و عناب دارد و بعضی از دوستان که ته مزه تلخ داخل این میوه حس می کنند به خاطر غلظت بالای آنتی اکسیدان موجود در میوه است.

2.        در مورد چربی سوزی این میوه باید گفت ارتباط مستقیم با متابولیسم بدن شما دارد و بعضی از دوستان به سرعت و بدون هیچگونه عوارضی لاغر می شوند و این موضوع بر روی 60 درصد و یا بیشتر از عزیزان اثبات شده است ولی کسانی نیز بودند که جواب نگرفته اند و به این علت که مبنای کار ما بر پایه صداقت است این مطالب را به صورت کامل جمع آوری کرده ایم.

3.        موضوع مهم دیگر تقویت سیستم ایمنی بدن کسانی است که این میوه را مصرف کرده اند به نحوی که تقریبا سرماخوردگی در پاییز و زمستان نداشته اند و این مورد نیز به علت غلظت بسیار بالای ویتامین سی گوجی بری است که تقریبا 50 برابر پرتقال است.

4.        قیمت ارائه شده در فروشگاه اینترنتی رویال میوه به این علت که وارد کننده اصلی و مستقیم این میوه هستیم بسیار مناسب است و در بسته بندی های بسیار زیبا و بهداشتی ارائه می شود.

چای گوجی بری

شما می توانید این میوه را به صورت چای و دمنوش هم استفاده کنید، تا از خواص گوجی بری بهره ببرید. این چای از میوه های خشک گوجی بری تهیه می شود. چای گوجی بری برای بهبود کیفیت خواب و حفظ تعادل  بدن  مفید است که حاوی  مواد مغذی و آنتی اکسیدان ها است.

چه کسانی گوجی بری نخورند؟

مصرف گوجی بری ممکن است برای برخی افراد مناسب نباشد. به عنوان مثال، مادران باردار و شیر ده و افرادی که برای بیماری های خاص خود دارو مصرف می کنند. زیرا گوجی بری می‌تواند با برخی از داروها تداخل پیداکند. اگر وارفارین (رقیق‌کننده خون) مصرف می‌کنید، بهتر است از مصرف گوجی بری  اجتناب کنید.

همچنین، ممکن است گوجی بری با داروهای دیابت و داروهای فشارخون هم تداخل داشته باشد. بنابراین پیش از مصرف آن با پزشک خود مشورت کنید. در هر صورت، بهتر است قبل از مصرف مکمل رژیم غذایی، با پزشک خود مشورت کنید.

 

آردینی اوخو
سه شنبه 1 بهمن 1398
بؤلوملر :

تعمیر کولر گازی

0 گؤروش
یازار:‌

کمپرسور کولر گازی چیست؟ 

کولر گازی مانند تمام وسایل برقی دارای قطعات مختلفی است که در کنارهم قرار گرفتن آن ها میتواند موجب عملکرد صحیح دستگاه شود. کمپرسور کولر گازی نیز یکی از قطعات بسیار مهم و حیاتی است که بروز کوچکترین اختلال در آن موجب اختلال در کل سیستم خواهد شد. کمپرسورها انواع مختلفی دارند. در این مقاله به معرفی انواع کمپرسور کولر گازی خواهیم پرداخت. جهت مشاوره تعمیر کولر گازی یا نصب کولر گازی می توانید با کارشناسان ما در تماس باشید.

کولر گازی در دسته مهم ترین و ضروری ترین وسایل خانگی قرار گرفته است و در مرور زمان توانسته جای کولر آبی را پر کند. در برخی از شهرهای ایران مانند شهرهای جنوبی به دلیل افزایش بیش از حد دما و رطوبت استفاده از کولر گازی بسیار ضروری است. اما کمپرسور کولر گازی را میتوان مهم ترین فاکتور در انتخاب آن عنوان کرد. به این دلیل که امروز از کولرهای گازی فقط برای سرمایش استفاده نمیشود و ویژگی سرمایشی و گرمایشی به طور همزمان در این دستگاه ها وجود دارد. پس در هنگام خرید باید به نوع کمپرسور دقت کنیم تا بتوانیم محصولی خوب با در نظر گرفتن تمام ویژگی های مد نظر تهیه کنیم. البته ناگفته نماند که نوع کمپرسور نیز در قیمت گذاری محصول بسیار مهم است.

تعمیر پکیج در شرق

انواع کمپرسور کولر گازی

به طور کلی میتوان گفت که در حال حاضر تنها از 3 نوع کمپرسور در کولرهای گازی استفاده میشود. برخی از برندها تصمیم گرفته اند که در کولرهای گازی فقط از یک نوع کمپرسور استفاده کنند اما بسیاری از برندهای دیگر از هر سه مدل کمپرسور در تولیدات خود بهره میبرند و در نهایت قیمت های مختلفی را بر روی تولیدات خود میگذارند تا مصرف کنندگان با هر بودجه ای بتوانند خرید خود را انجام دهند.

کمپرسور پیستونی 

کمپرسور پیستونی را میتوان یکی از قدیمی ترین نوع کمپرسور دانست که هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد. در شهرها و استان های جنوبی کشور بیشترین کاربرد را دارد و به خوبی جوابگوی هوای گرم در مناطق گرمسیری است.

نحوه عملکرد این نوع از کمپرسور به وسیله یک پیستون و سیلندر صورت میگیرد. عملیات فشرده کردن و انتقال گاز کولر توسط یک مکنده به درون سیلندر هدایت میشود. سپس پیستون به سمت پایین حرکت میکند و گاز را فشرده سازی میکند. پس از آن گاز را با فشار زیاد به داخل کولر گازی میفرستد و به این صورت موجب خنک شدن هوای کولر و عملکرد صحیح آن خواهد شد.

مزایای کمپرسور پیستونی 
قیمت مناسب 

اگر به دنبال خرید کولر گازی با قیمت مناسب هستید و نمیخواهید که بودجه زیادی را صرف آن کنید به شما پیشنهاد میکنیم به سراغ خرید کولرهای گازی با کمپرسور پیستونی بروید.

عمر بالا

دوام و مقاومت کولرهایی که دارای موتور یا کمپرسور گازی هستند بسیار بیشتر از مدل های دیگر است.

وجود متخصصین 

این نوع از کمپرسور به این دلیل که بسیار رایج هستند متخصصان زیادی هم نیز برای تعمیر آن وجود دارد و شما با یک تماس خواهید توانست بهترین متخصص و تکنسین را برای تعمیر آن پیدا کنید.

معایب کمپرسور پیستونی 
صدای زیاد 

مهم ترین عیبی که میتوان برای کمپرسورهای پیستونی در نظر گرفت تولید صدای زیاد است. البته این نکته را در نظر بگیرید که انجام سرویس های دوره ای میتواند به میزان چمشگیری از صدای کمپرسور بکاهد.

مصرف بالا 

افزایش مصرف برق یکی دیگر از معایب کمپرسورهای پیستونی است که در پایان ماه شما را با قبض برق شگفت زده خواهد کرد.

کمپرسور روتاری 

کولرهای گازی که در مناطق سردسیر هستند دارای کمپرسور روتاری می باشند زیرا این نوع از کمپرسورها در مناطق سردسیر بهتر جوابگو هستند. نحوه عملکرد این کمپرسورها به این صورت است که گاز از طریق یک دریچه وارد کمپرسور میشود.  درون کمپرسور روتاری تیغه هایی در چرخش هستند که بعد از وارد شدن گاز مبرد به آن به سمت خروجی فرستاده میشوند و موجب انتقال گاز با فشار بالا به کولر گازی میشود.

مزایای کمپرسور روتاری 
صدای کمتر 

کمپرسور روتاری نسبت به پیستونی صدای کمتری از خود تولید میکند که قطعا با انجام سرویس های دوره ای این صدا کمتر هم میشود.

مصرف بهینه تر 

این کمپرسور نسبت به مدل پیستونی از مصرف برق کمتری برخوردار است.

راندمان بالا 

افزایش راندمان کمپرسور روتاری در مقایسه با کمپرسور پیستونی موجب میشود که کولر گازی عملکرد بهتری داشته باشد.

معایب کمپرسور روتاری 

با وجود تمام مزایایی که از این کمپرسور عنوان کردیم باید بگوییم که هزینه تعمیرات آن بسیار بیشتر از کمپرسور پیستونی است.

کمپرسور مارپیچی ( اسکرول) 

جدیدترین و بهینه ترین کمپرسور در حال حاضر کمپرسور اسکرول است. این کمپرسور که با نام مارپیچی نیز شناخته میشود دارای کمترین صداست و درون آن دارای مارپیچ است که برخلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند. این حرکت موجب خواهد شد که گاز مبرد متراکم شود و به طور همزمان آن را به سمت خروجی و سیستم کولر گازی هدایت کند. کمپرسور مارپیچی فقط برای کولرهای بزرگ و با طرفیت زیاد قابل استفاده است و نمیتوان از آن ها در کولرهای خانگی و ظرفیت های معمولی استفاده کرد. در ادامه به بررسی مزایا و معایت این کمپرسور خواهیم پرداخت.

مزایای کمپرسور اسکرول
راندمان بالا 

بازدهای و راندمان بالا موجب میشود که بسیاری از افراد به سراغ خرید آن ها بروند.

عمر بالا 

به دلیل نوع ساختار و عملکرد این کمپرسورها موجب میشود که عمر بالاتری نسبت به کمپرسورهای روتاری و پیستونی داشته باشند.

صدای کم تر 

در بین مدل های پیستونی و روتاری و همچنین اسکرول مدل اسکرول دارای کمترین صدا است که همانطور که میدانید با انجام سرویس های دوره ای این صدا به کمترین میزان خود نیزخواهد رسید.

مصرف کمتر 

مصرف بهینه نسبت به مدل های قبل موجب شده است که بتوانیم نام بهینه ترین کمپرسور را بر روی آن بگذاریم.

معایب کمپرسور اسکرول 
قیمت بالا

آخرین مدل کمپرسور که مارپیچی نام دارد دارای قیمت بسیار بالایی نسبت به مدل های قبلی خود است.

محدودیت استفاده 

کمپرسورهای اسکرول فقط بروی کولرهای گازی بزرگ و با ظرفیت بالا مورد استفاده قرار میگیرند.

انتخاب بهترین نوع کمپرسور 

قبل از انتخاب کولر گازی باید به نوع آب و هوای محل زندگی خود توجه کنید. در صورتی که در مناطق گرمسیر زندگی میکنید باید نوعی از کولر گازی را انتخاب کنید که دارای کمپرسور پیستونی است. در صورتی که در مناطق سردسیر مانند شهرهای شمالی ایران ساکن هستید کولرهای گازی با کمپرسور روتاری برای شما مناسب هستند. اگر قصد خرید کولر گازی برای محیط های بزرگ و وسیع را دارید کولر گازی با کمپرسور اسکرول برای شما بسیار مناسب است.

 

آردینی اوخو
سه شنبه 1 بهمن 1398
بؤلوملر :

گالری شمیس

0 گؤروش
یازار:‌

گالری ملی پرتره (به انگلیسی: National Portrait Gallery) یک گالری هنری در شهر لندن پایتخت انگلستان است که مجموعه‌ای از پرتره‌های بریتانیایی‌هایی که از شهرت و اهمیت تاریخی برخوردارند در آن به نمایش گذارده شده‌است. این گالری در سال ۱۸۵۶ افتتاح گردید و در زمان خودش نخستین گالری پرتره درجهان بود. گالری ملی پرتره که آنرا به‌اختصار NPG نیز می‌نامند در ۱۸۹۶ به مکان کنونیش در کاخ سنت مارتین، جنب گالری ملی منتقل شد.

فیلیپ هنری استَنهوپ، پنجمین ارلِ استنهوپ، تامس بَبینگتن مکالی، نخستین بارون مکالی و تامس کارلایل، سه نفری هستند که در بنیانگذاری این گالری نقش مهمی داشته‌اند و سردیس‌های آنان به‌احترامشان در ورودی اصلی گالری قرار داده شده‌است.

پرتره‌های به‌نمایش‌گذارده شده در گالری ملی پرتره بر اساس اهمیت و شهرت تاریخی همان فرد انتخاب شده و نام یا شهرت نگارگرش، نقشی در انتخاب آنها نداشته‌است. همچنین دراین گالری در کنار نقاشی‌ها، مجموعه‌ای نیز از عکس‌ها، کاریکاتورها و تندیس‌ها گردآوری شده‌است.

از جمله آثار این گالری می‌توان به خودنگاره‌هایی از ویلیام هوگارت و سر جاشوا رینولدز، پرترهٔ گروهی شرکت‌کنندگان در کنفرانس سامرست هاوس در ۱۶۰۴، پرترهٔ آنامورفیک ادوارد ششم اثر ویلیام اسکراتس، نقاشی پاتریک برانول برونته از خواهرانش شارلوت، امیلی و آن برونته و تندیس‌هایی از ملکه ویکتوریا و همسرش پرنس آلبرت که لباس‌هایی قرون وسطاایی بر تن دارند اشاره نمود. همچنین از سال ۱۹۶۹ اجازهٔ به‌نمایش درآمدن پرترهٔ افراد زنده نیز در این گالری داده شده‌است.

گالری

آموزش نقاشی

آموزش نقاشی بزرگسالان

طراحی کاراکتر

آموزش عکاسی

 

آردینی اوخو
سه شنبه 1 بهمن 1398
بؤلوملر :

تعمیر پکیج

0 گؤروش
یازار:‌

درباره بهترین مارک کولر گازی میتوان به موارد بسیاری اشاره کرد.بهترین ها دارای خصوصیات منحصر به فرد یا دست کم چشم گیری هستند .تهویه مطبوع برای آسایش و راحتی انسان است و تاثیر بسزایی روی عواطف و روان انسان باقی می گذارد. هنگامی‌که در روزهای گرم تابستان از دست گرمای زیاد به منزل پناه می‌بریم، هیچ‌چیز بیشتر از یک کولر گازی و هوای خنک نمی‌تواند خستگی را از تن درآورد. ادامه‌ی این مسیر مسلما به رفتن به پشت بام و تعمیر کولر گازی ختم نمی‌شود؛ بلکه می‌خواهیم برای خرید یک کولر گازیِ نو راهنمایی‌تان کنیم. راهنمایی که برای ادامه‌ی این مسیر در اختیارتان قرار دهیم باعث می‌شود در هنگام خرید کولر گازی، تقریبا همه‌چیز را بدانید و خرید موفق‌ و دلچسب‌تری داشته باشید. برویم و ببینیم برای در اختیار داشتن یک عصای جادوگری که می‌تواند هوای گرم تابستان را به هوای یخ زمستانی تبدیل می‌کند .

عوامل مهمی که در تهویه مطلوب باید در نظر گرفته شود:

·         کنترل درجه حرارت : دمای مناسب در تهویه مطلوب بین 21 تا 25 درجه می باشد.

·         کنترل رطوبت : رطوبت مناسب در تهویه 40 تا 70 درصدی می باشد که انسان در این محیط احساس آرامش می کند.

·         تصفیه هوا می باشد.

تعمیر پکیج

انواع سیستم های تهویه مطلوب می توان:

·         به سیستم های جذبی مانند چیلرهای جذبی

·         سیستم های پنجره ای مانند کولر آبی

·         سیستم های تبخیری تراکمی مانند کولر گازی پنجره ای و اسپیلت اشاره کرد.

بهتر است قبل از آنکه شما به سراغ انتخاب برند کولر گازی بروید ابتدا انتخاب کنیم که چه کولر گازی برای ما شما مفید است تا در صرف وقت و هزینه صرفه جویی شود. برای انتخاب کولرهای گازی مناسب در مرحله اول شما باید به سراغ کمپرسور دستگاه اسپیلت رفته و از نوع مدل کمپرسور آگاه شوید.

بهترین مارک کولر گازی دارای بهترین کمپرسور نیز هست.

کمپرسور قلب یک سیستم تراکمی است و بطور کلی دو عمل مهم را انجام می دهد :

·         متراکم کردن ماده سرد

·         با ایجاد اختلاف فشار در سیستم موجب گردش ماده سرمازا در سیکل می شود کمپرسور بخار سرد کم فشار با دمای کم را از طریق لوله کش ( برگشت ساکشن ) جذب کرده و پس از متراکم نمودن آن از طریق لوله رفت ( دیس شارژ ) با فشار و دمای باا به سمت کندانسور هدایت می کند.

 

انواع کمپرسورهای موجود در بازار

·         کمپرسور های سیلندر پیستونی ( کمپرسور رفت و برگشتی )

متراکم کننده آنها سیلندر و پیستون می باشد و سیلندر پیستونی معروف می باشد و به علت سادگی ساخت و نگهداری بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد.

از معایب کمپرسورهای پیستونی

·         کم شدن یا از بین رفتن فشار دهش یا کش کمپرسور

·         روغن پاشی کمپرسور

·         صدای بیش از حد داخل یا خارج کمپرسور

·         قفل کردن پیستون داخل سیلندر

·         ضعیف شدن سیم پیچ استارت

·         کمپرسور روتوری

در دو نوع معمولی و اینورتر دار که دارای 2 غلطک روی هک که مخالف هم کار می کنند یعنی زمانیکه اولی در حال مکش است دیگری در حال رانش است و از راندمان بالاتری برخوردار است.

·         کمپرسور چرخشی یا اسکرال

کمپرسورهاس اسکرال فاقد سوپاپ مکش و دهش می باشد و از دو صفحه چرخش متحرک و ثابت تشکیل شده و پس از ورود گاز از دو طرف صفحات به سمت مرکز آن هدایت شده و متراکم گردیده و از وسط صفحه خارج می گردد.

مقایسه راندمان کمپرسورها

کمپرسور روتوری از نظر تهویه مطبوع نسبت به کمپرسور اسکرال و پیستونی از راندمان بالاتری برخوردار است اما در استانهای گرمسیری و خشک مانند خوزستان صدق نمی کند و کمپررسورهای پیستونی و اسکرال راندمان بالاتری دارند و در این مناطق از کمپرسورهای روتوری استفاده نمی شود.

دو نوع کمپرسور در کولر گازی وجود دارد:

·         کمپرسور معمولی با دور ثابت

·         کمپرسور اینورتر با دور متغیر

در کولر گازی دور ثابت همیشه کمپرسور با حداکثر توان کار کرده و هر بار که خاموش و روشن می شود توان زیادی مصرف می کند اما در نوع اینورتر با دور متغیر بسته به دما و رطوبت محیط و همچنین دمای تنظیم شده توسط کنترل دستی دور کمپرسور تغییر می کند و فقط یک بار خاموش و روشن می شود در نتیجه چون با دور کم یا متوسط و یا دور بالا ( حداکثر توان ) کار کرده و اضافه خاموش و روشن نمی شود مصرف کمتر و صدای کمتری نیز تولید می کند.

پس برای انتخاب بهترین مارک کولر گازی مناسب باید:

·         توجه به طول کمپرسور و شرایط آب و هوایی منطقه توجه کرد.

·         مورد مهم از دستگاه های دارای اینوتر استفاده نمود چون تاثیر بسزایی در مصرف انرژی و راندمان خواهند د اشت و تحت تاثیر هیچ برندی قرار نگیرد و فقط دستگاه خود را با مشخصات فنی خریداری نمایید. کولری بخرید که صدای کمتری تولید کند. کم‌صداتر بودن باعث می‌شود هنگام مهمانی یا مهم‌تر از آن در حین خواب، محیط آرامی داشته باشید و از آن آرامش بگیرید. چطور می‌توان فهمید چه کولری کم‌صداتر است؟ خیلی ساده می‌توان به عدد دسی‌بل (db) کولر دقت کرد؛ کمتر بودن این شاخص به معنای کم‎صداتر بودن است. این عدد را همه‌ی سازنده‌ها در کاتالوگ محصولات خود عنوان می‌کنند.

شما عزیزان می توانید برای تعمیر کولر گازی خود و. ارائه دهنده ی بهترین خدمات به شما عزیزان است.

 

آردینی اوخو
دوشنبه 25 آذر 1398
بؤلوملر :

گالری

0 گؤروش
یازار:‌

نام شمیس ماخوذه از سریانی است و به معنی نور و روشنایی معنویست.

نگارخانه شمیس نیز با الهام از نام دکتر سیروس شمیسا، استاد ادبیات فارسی و نویسنده توانمند ایرانی ، در جهت تکریم فرهیختگان و ترویج هنر و ادب پارسی نامگذاری شده است.

سیروس شمیسا ( متولد رشت 1327 ) تحصیلات عالی خود را در شیراز در رشته پزشکی و سپس ادبیات فارسی شروع کرد و پس از آن وارد دوره دکتری ادبیات فارسی دانشگاه تهران شد و در سال 1357 از رساله خود به راهنمایی دکتر خانلری دفاع کرد. او در سال 1380 یکی از چهره های ماندگار ایران و مشاهیر ادبیات معاصر لقب گرفت و هم اکنون کتاب های او در بسیاری از دانشگاه های عالی ایران تدریس می شود.

محل نگارخانه نیز تا سال 1390 ، منزل و دفتر شخصی ایشان بوده است و بدون تغییرات و به همان شکل گذشته توسط مالک فعلی در اختیار گالری شمیس قرار گرفته است.

گالری

آموزش نقاشی

آموزش نقاشی بزرگسالان

طراحی کاراکتر

 

آردینی اوخو
دوشنبه 25 آذر 1398
بؤلوملر :

در صورت تعارض آزادی و عدالت کدام یک را باید برگزید؟

0 گؤروش
یازار:‌

کامو و سارتر کمونیست بودند یا سوسیالیست؟ چرا کامو با با خشونت انقلابی مخالف بود؟

آن‌ها زوج عجیبی بودند. آلبر کامو در الجزایرِ زیر سلطه‌ی فرانسه، در خانواده‌ای فقیر از مهاجران اروپایی، به دنیا آمده بود و چهره‌ی جذابی داشت. ژان-پل سارتر به طبقات بالای جامعه‌ی فرانسه تعلق داشت و به هیچ وجه خوش‌قیافه به شمار نمی‌رفت. آن‌ها در پاریس، در دوران اشغال فرانسه به دست نازی‌ها، با یکدیگر آشنا شدند و پس از جنگ جهانی دوم روابط‌شان صمیمانه‌تر شد. در آن دوران، زمانی که شهر رفته‌رفته به حالت عادی باز می‌گشت، کامو نزدیک‌ترین دوست سارتر بود. سارتر بعدها نوشت: «آن زمان ما تو را خیلی دوست داشتیم».

نگاه نو

اخبار سیاسی

خبر روز کابل

آن دو چهره‌های درخشان آن دوره بودند. روزنامه‌ها فعالیت‌های روزانه‌ی آن‌ها را گزارش می‌کردند: سارتر در کافه دو مگو مستقر بود و کامو در سراسر پاریس پرسه می‌زد. با شروع بازسازی شهر، سارتر و کامو به سخنگویان زمانه تبدیل شدند. اروپا در آتش سوخته بود اما خاکسترِ بر جای مانده از جنگ، فضایی برای تصور جهانی نوین فراهم آورده بود. خوانندگان آثار سارتر و کامو منتظر بودند تا آن‌ها بگویند این جهان نوین چه شکلی می‌تواند به خود بگیرد. سیمون دو بووار، فیلسوفی که همراه آن دو بود، می‌نویسد: «ما باید برای عصرِ پس از جنگ، ایدئولوژی فراهم می‌کردیم.»

این ایدئولوژی در قالب اگزیستانسیالیسم ارائه شد. سارتر، کامو، و روشنفکران همراه‌شان دین را کنار گذاشتند، نمایشنامه‌های جدید و تکان‌دهنده به روی صحنه بردند، از خوانندگان آثار خود ‌خواستند تا زندگی اصیل در پیش گیرند، و مطالبی درباره‌ی پوچی جهان –جهانی عاری از غایت و ارزش- ‌‌نوشتند. کامو می‌نویسد: «تنها سنگ‌ها، بدن‌ها، ستارگان، و حقایقی وجود دارند که می‌توان با دست آن‌ها را لمس کرد.» ما باید زندگی در این جهان را برگزینیم و خود به آن معنا و ارزش دهیم تا بتوانیم جهان را درک کنیم. به عبارت دیگر، انسان‌ها آزادند و این آزادی باری بر دوش آن‌ها است زیرا آزادی مسئولیتی دشوار با خود به همراه دارد: مسئولیت در پیش گرفتن زندگی‌ای اصیل.

اگر ایده‌ی آزادی، سارتر و کامو را از نظر فلسفی به یکدیگر پیوند می‌داد، مبارزه در راه عدالت عامل اتحاد سیاسی‌شان بود. آن‌ها مصمم بودند تا با بی‌عدالتی مقابله کرده و در پی رفع آن باشند. از نظر آن‌ها هیچ گروهی به اندازه‌ی کارگران، پرولتاریا، در معرض بی‌عدالتی نبود. به باور سارتر و کامو، کارگران به کار خود زنجیر و از حقوق انسانی خود محروم شده‌ بودند. برای آزاد ساختن آن‌ها، باید نظام سیاسی نوینی ایجاد می‌شد.

کامو در سال ۱۹۵۲، انسان طاغی را منتشر کرد. او در این کتاب طرحی خام از «فلسفه‌ی طغیان» را ارائه داد. محتوای کتاب به معنای دقیق کلمه فلسفی نبود بلکه آمیزه‌ای از ایده‌های فلسفی و سیاسی بود: تمام انسان‌ها آزادند، اما آزادی خود امری نسبی است؛ باید از محدودیت‌ها، میانه‌روی، و «مخاطره‌ی سنجیده» استقبال کرد؛ امور مطلق، ضد‌انسانی‌اند. کامو بیش از هرچیز دیگر، خشونت انقلابی را نکوهش می‌کرد. در شرایط فوق‌العاده می‌توان از خشونت استفاده کرد (هر چه باشد او مدافع جنگِ فرانسه علیه نازی‌ها بود) اما استفاده از خشونت انقلابی برای دادن سمت و سوی دلخواه به تاریخ امری خیال‌پردازانه، مطلق‌گرایانه، و خیانت به خویشتن است.

گالری

آموزش نقاشی

آموزش نقاشی بزرگسالان

طراحی کاراکتر

کامو می‌نویسد: «آزادی مطلق عبارت است از حق قوی‌ترین فرد برای تسلط یافتن بر دیگران، و این در حالی است که عدالت مطلق با حذف تمام تعارض‌ها به دست می‌آید: در نتیجه، این عدالت نافی آزادی است.» این تعارض میان عدالت و آزادی منجر به موازنه‌ی دائمی، اعتدال سیاسی، و به رسمیت شناختن چیزی می‌شود که بیشترین محدودیت را ایجاد می‌کند: انسانیت ما. او می‌نویسد: «برای آفریدنِ خود باید زیست و اجازه‌ی زیستن داد.»

اروپا در آتش سوخته بود اما خاکسترِ بر جای مانده از جنگ، فضایی برای تصور جهانی نوین فراهم آورده بود. خوانندگان آثار سارتر و کامو منتظر بودند تا آن‌ها بگویند این جهان نوین چه شکلی می‌تواند به خود بگیرد.

برای سارتر، انسان طاغی منزجرکننده بود. از نظر او دستیابی به عدالت و آزادیِ تمام‌عیار ممکن بود- البته به شرط تحقق کمونیسم. تحت سیطره‌ی سرمایه‌داری و با وجود فقر، کارگران نمی‌توانند آزاد باشند. انتخاب‌های آن‌ها ناخوشایند و غیرانسانی‌اند: یا کاری طاقت‌فرسا و از خودبیگانه‌کننده داشته باشند یا بمیرند. اما کمونیسم با حذف سرکوبگران و بازگرداندن خودمختاری به کارگران، نیازهای مادی افراد را برآورده می‌کند و در نتیجه آن‌ها می‌توانند بهترین راه را برای خودشکوفایی برگزینند. به این ترتیب آن‌ها آزادی دارند و به واسطه‌ی این برابری قاطعانه، عدالت نیز حکم‌فرماست.

مسئله این است که از نظر سارتر و بسیاری از نیروهای چپ‌گرا، برای دستیابی به کمونیسم خشونت انقلابی ضروری بود زیرا نظم موجود باید در هم شکسته می‌شد. البته همه‌ی چپ‌گرایان با چنین خشونتی موافق نبودند. این اختلاف بین چپ‌گرایان تندرو و میانه‌رو –به عبارتی بین کمونیست‌ها و سوسیالیست‌ها- امر جدیدی نبود. با این حال، در دهه‌ی ۱۹۳۰ و اوایل دهه‌ی ۱۹۴۰ این دو گروه به طور موقت علیه فاشیسم با یکدیگر متحد شدند. با نابودی فاشیسم، شکاف بین چپ‌گرایان تندروِ موافق خشونت و چپ‌گرایان میانه‌روِ مخالف خشونت دوباره سر باز کرد. با از میان رفتن جریان راست و استقرار اتحاد جماهیر شوروی –که به تقویت تندروها در سراسر اروپا انجامید و به نگرانی از گولاگ‌ها، سیطره‌ی ترس، و دادگاه‌های نمایشی دامن‌ زد- این شکاف عمیق‌تر شد. پرسشی که هر چپ‌گرایی در دوران پس از جنگ با آن مواجه بود، ساده بود: با کدام طرفی؟

تنباکو

تعمیر پکیج

کامو با انتشار انسان طاغی از سوسیالیسم مسالمت‌آمیزی حمایت می‌کرد که به خشونت انقلابی روی نمی‌آورد. اخباری که از اتحاد جماهیر شوروی به گوش می‌رسید، او را از کمونیسم بیزار می‌کرد: در شوروی کمونیست‌ها نه متحد و آزاد بلکه از آزادی بی‌بهره بودند. در همین دوران، سارتر در راه کمونیسم مبارزه می‌کرد و آماده بود تا از خشونت نیز استفاده کند.

جدایی بین این دو دوست بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها یافت. نشریه‌ی سارتر، له تان مدرن، که نقدی بر انسان طاغی منتشر کرده بود، سه بار تجدید چاپ شد. لو موند و اوبزِرواتور داستان این جدایی را پوشش دادند. امروزه تصور این که منازعه‌ای بین روشنفکران بتواند به این اندازه توجه مردم را به خود جلب کند بسیار دشوار است، اما برای بسیاری از خوانندگان آن دوران، این منازعه بازتاب بحران‌های سیاسی جاری بود. در واقع از نظر آن‌ها، سیاست‌ورزی به عرصه‌ی اندیشه‌ها کشیده شده و معیاری برای سنجش ارزش ایده‌ها بود. اگر شما به ایده‌ای کاملاً متعهد باشید، آیا باید به خاطر آن آماده‌ی کشتن نیز باشید؟ بهای عدالت چیست؟ بهای آزادی چیست؟

موضع سارتر آکنده از تناقض بود و او تا پایان عمر درگیر این تناقض‌ها باقی ماند. سارترِ اگزیستانسیالیست که می‌گفت انسان‌ها محکوم به آزادی‌اند همان سارترِ کمونیستی بود که باور داشت تاریخ مجال زیادی برای آزادی حقیقی، در معنای اگزیستانسیل خود، باقی نمی‌گذارد. هرچند او هرگز به طور رسمی به حزب کمونیست فرانسه نپیوست اما تا سال ۱۹۵۶ در سراسر اروپا به دفاع از کمونیسم پرداخت؛ در آن سال، حضور تانک‌های شوروی در بوداپست سرانجام او را قانع کرد که راه پیشرفت از شوروی نمی‌گذرد. (در واقع به گفته‌ی سارتر، علت ناامیدی او از شوروی در بوداپست این بود که آن‌ها مانند آمریکایی‌ها رفتار می‌کردند.) سارتر در سراسر عمر خود از چهره‌های تأثیرگذار چپ باقی ماند و شارل دو گل سپر بلای او بود. (پس از یکی از حمله‌های شدید، از دو گل خواستند تا او را دستگیر کند. او در پاسخ گفت: «ولتر را زندانی نمی‌کنند.») با این حال، سارتر پیش‌بینی‌ناپذیر باقی ماند و روابط طولانی و غریبی با مائوئیسمِ تندرو پیدا کرد. هر چند او از شوروی فاصله گرفت اما هیچ‌گاه ایده‌ی مجاز بودن خشونت انقلابی را به طور کامل کنار نگذاشت.

خشونت کمونیسم سبب شد تا کامو مسیر دیگری را انتخاب کند. او در انسان طاغی می‌نویسد: «در نهایت، آزادی را برگزیدم. زیرا حتی اگر عدالت برقرار نشود، آزادی از قدرت اعتراض علیه بی‌عدالتی محافظت کرده و راه‌های ارتباطی را باز نگاه می‌دارد.» اینک که جنگ سرد به پایان رسیده، نمی‌توان با کامو همدل نبود و از وفاداری پرشور سارتر نسبت به کمونیسم شگفت‌زده نشد. کامو با پذیرش سنجیده‌ی واقعیت سیاسی، فروتنی اخلاقی، و محدودیت‌ها و خطاپذیری انسان پیامی مهم برای دوران کنونی دارد. حتی ارجمندترین و باارزش‌ترین ایده‌ها را باید در تقابل با سایر ایده‌ها متعادل نگاه داشت. مطلق‌گرایی و آرمان‌گرایی ناشی از آن مسیر خطرناکی پیش روی ما قرار می‌دهد- به همین دلیل درست در حالی که سارتر و کامو می‌کوشیدند تا تصویری از جهانی آزادتر و عادلانه‌تر ارائه دهند، اروپا در آتش می‌‌سوخت.

 

برگردان: هامون نیشابوری


آردینی اوخو
یکشنبه 19 آبان 1398
بؤلوملر :

سلبریتی‌ها چه اهمیتی دارند؟

0 گؤروش
یازار:‌

اسکار وایلد در رمان تصویر دوریان گِری (۱۸۹۱) به شوخی می‌نویسد: «تنها یک چیز در جهان بدتر از این است که همه از تو حرف بزنند، و آن این است که هیچ‌کس از تو حرفی نزند». هنگامی که وایلد این کلمات را می‌نوشت در اوج شهرت بود ــ و در آغاز رسوایی رمانتیکی که او را بدنام کرد. وایلد به خاطر نثر تحریک‌آمیز و ژست و قیافه‌ی متظاهرش اغلب تحقیر می‌شد اما به همان اندازه تحسین می‌شد، و عجیب نیست که به سبب رابطه‌ی عشقی جنجالی‌اش با لرد آلفرد داگلاس و دفاع پرشورش در دادگاه از «عشقی که جرئت نام نهادن بر آن نیست» توجه عموم را جلب می‌کرد. این نه نخستین بار، و نه آخرین بار، بود که شخصیت عجیب وایلد بر وجهه و اعتبار حرفه‌ای او سایه می‌انداخت. وایلد که یکی از نامتعارف‌ترین، پرجذبه‌ترین و معروف‌ترین چهره‌های آن عصر بود امتیازات و مخاطراتِ زبانزدِ همگان بودن را، بیشتر از هر کس دیگری، تجربه کرد. به عبارتی می‌توان گفت که از قدرت شهرت به خوبی آگاه بود.

 نگاه نو

اخبار سیاسی

خبر روز کابل

شهرت (celebrity) چیست؟ چرا ما وایلد را سلبریتی می‌دانیم اما، مثلاً، اسحاق نیوتن را نه؟ سلبریتی دقیقاً چیست، و از چه زمانی سلبریتی آن گونه که آن را می‌شناسیم به وجود آمد؟ سلبریتی با دیگر مقولات معروفیت از قبیل خوش‌نامی (fame) یا آوازه (renown) چه تفاوتی دارد؟

 

شهرت از دیگر شکل‌های تأیید عمومی متمایز است زیرا بر شخصیت فرد متمرکز است. سلبریتی‌ها در کمالِ ظاهراً جاودانیِ‌شان ما را از امور عادی روزمره رهایی می‌بخشند، ما را سرگرم می‌کنند، باعث لذت ما می‌شوند یا به ما کمک می‌کنند که درد خود را بیان کنیم. آن‌ها به واسطه‌ی نقص کاملاً انسانیِ‌شان ما را نسبت به نقایص خودمان دلگرم می‌کنند و به ما قوت قلب می‌دهند، حس تعلق ما را پرورش می‌دهند، و به ما یادآوری می‌کنند که سختی و مشقت صرفاً بخشی از وضعیت انسان است. سلبریتی‌ها شخص بودنِ ما را بازتاب می‌دهند ــ آن‌ها کیستی ما را به ما نشان می‌دهند. اما سلبریتی‌ها در عین حال ما را با وهم و خیال افسون می‌کنند، و به ما نشان می‌دهند که می‌خواهیم چه کسی باشیم.

 تعمیر پکیج

تنباکو

خاستگاه سلبریتی به‌شدت مناقشه‌انگیز است زیرا تعاریف بسیار متفاوتی از این اصطلاح وجود دارد. برای مثال، تا حدی عادی شده است که «سلبریتی» و «خوش‌نامی» را به جای هم به کار برند. اما با کاربرد این واژه‌ها به جای هم، از زمینه‌های تاریخی خاص پیدایش این واژه‌ها غافل می‌مانیم. خوش‌نامی (fame) که از واژه‌ی لاتین (fama) مشتق شده است، نخست، از طریق شعر حماسی ویرژیل، انه‌اید، به رُما، الهه‌ی شایعه و خبرپراکنی، که از «بال‌ها و دهان‌های بسیارش برای سخن گفتن» استفاده می‌کند مرتبط می‌شود. واژه‌ی خوش‌نامی در زبان‌های فرانسه‌ی قدیم و انگلیسی قرون وسطی رایج بود و در قرن سیزدهم بر ارزیابی عامه‌ی مردم از یک فرد، و در قرن چهاردهم بر تحسین عمومی یک فرد دلالت می‌کرد.

 

چون خوش‌نامی به اعمال قهرمانانه و رفتارهای شایسته‌ی قهرمانانِ با سطوت و هیبت و مردانِ به‌اصطلاح بزرگ مربوط می‌شد، منزلتی شد که به چند آدم استثنایی اختصاص می‌یافت: اسکندر کبیر، شارلمانی، مارکو پولو، افلاطون، ارسطو، لئوناردو داوینچی، ژاندارک، و غیره. اما خوش‌نامیْ یک خواهر یا برادر شرور را هم در سایه‌ مخفی کرده است، که در دو طرف صحنه منتظرند تا وسط صحنه را اشغال کنند: بدنامی. در طی زمان، سلسله‌ای از مستبدان، مجرمان و خطاکاران، از نِرون، کالیگولا، آتیلا رهبر قوم هون، جسی جیمز و مارکی دوساد گرفته تا راسپوتین، ماتا هاری و چارلز مَنسون، برای جلب نظر مردم با افراد مورد احترام رقابت کردند. افراد بدنام، که قصه‌هایی را می‌پرداختند که عموم کسانی را که مجذوب سویه‌ی تاریک طبیعت انسانی بودند تحریک می‌کرد و به وحشت می‌انداخت، در تصور و تخیل جمعی قد عَلم کردند. شخصیت‌های منفی، بیانگر تمایلاتِ دیگرآزار بودند و به دل‌ها رعب و هراس می‌افکندند، همان طور که در گذشته خائنان، اهریمنان، اراذل و اوباش چنین بودند.

 آموزش نقاشی

آموزش نقاشی بزرگسالان

گالری

طراحی کاراکتر

شهرت، که از خوش‌نامی و بدنامی مبهم‌تر است، از واژه‌ی لاتین سلبرِم (celebrem) مشتق است، واژه‌ای که هم متضمن تجلیل است و هم حاکی از «ازدحام» بالقوه دور یک نفر (یا شاید «محاصره»ی او). خوش‌نامی می‌تواند به سبب رفتار خوب فرد به او اعطا شود اما در عین حال می‌تواند به سبب مقام و جایگاه والای موروثی او به وی داده شود: ملکه صرفاً به خاطر ملکه بودنش خوش‌نام است. اما شهرت که متکی بر معیار بازرسی بیرونی است به طور ضمنی به معنای رابطه‌ی متقابل میان شخص محترم و عموم مردم است، لقبی که اعطایش کمتر امری انتصابی و بیشتر حاصل نوعی بده‌بستان است. بر خلاف «خوش‌نامی» و «آوازه»، که گویای احترام و تکریم بودند، اصطلاح «شهرت»، که در قرن هجدهم رواج یافت، مشکوک بود. «شهرت» برای کسب مشروعیت کوشید و با انتقادات افراطی بودن و سطحی بودن مبارزه کرد. شهرت به طور جمعی ساخته شد. خوش‌نامی محتاج به شخصی برجسته بود؛ شهرت مستلزم مخاطبانی دارای قوه‌ی تمیز بود.

 

هنگامی که ایده‌ی خوش‌نامی ظهور کرد و دامنه‌اش وسعت یافت تا جایی برای بدنامی باز شود، کمتر به عملی خاص و مشخص تعلق گرفت، و بیشتر به فرد خاص و مشخصی، یا دست‌کم به ایده‌ی خاصی از فرد، منضم شد. به قرن نوزدهم که رسید، آدم خوش‌نام، که به خاطر قابلیت معماگونه‌اش برای استثنایی و قابل‌تقلیدبودن ارج و قرب داشت، نه تنها به واسطه‌ی موفقیت یا ارث بلکه به واسطه‌ی محبوبیت و مردم‌پسند بودن بلندآوازه می‌شد. شهرت، که نمود و ظاهر فردیت را بر ابراز آن ترجیح می‌دهد، و به نظر مردم درباره‌ی آدم مشهور اهمیت می‌دهد، مثل خوش‌نامی و بد‌نامی جایی برای چهره‌ای مردمی باز می‌کند، چهره‌ای که تصویر و هویتش، سبک و جوهرش به طرز تفکیک‌ناپذیری در هم تنیده شده‌اند.

 

تفاوت میان خوش‌نامی و شهرت به تفاوت در درجه و نه در نوع تبدیل می‌شد.

 

با این همه، وقتی خوش‌نامی این ظواهر را کسب کرد چه چیز آن را از شهرت مجزا می‌کرد؟ برای مثال، چه چیز جان استوارت میل، چارلز داروین و فلورانس نایتینگل را از لرد بایرون، فرانتس لیست، توماس ادیسون یا سارا برنارد متمایز می‌کند؟ همه‌ی این شخصیت‌ها در قرن نوزدهم به خوبی شناخته‌شده بودند؛ همگی شهرت را تجربه کرده بودند؛ همه‌ی مردم «درباره‌ی آن‌ها حرف» می‌زدند. و با این همه، دسته‌ی اول به اندازه‌ی دسته‌ی دوم توجه رسانه‌ها را به خود جلب نکردند و، کالایی شدن (تأیید کارها و آثار، به گردش افتادن عکس‌ها، دستخط و امضاء) را به اندازه‌ی دسته‌ی دوم برنینگیختند یا شخصیت‌پرستی را به اندازه‌ی دسته دوم تسریع نکردند. دسته‌ی اول پیروانی داشتند و سرسپردگانی؛ دسته‌ی دوم طرفدارانی داشتند. دسته‌ی اول به گفتگو دعوت می‌کردند؛ دسته‌ی دوم بحث و مناقشه برمی‌انگیختند. دسته‌ی اول توجه را جلب می‌کردند؛ دسته‌ی دوم به امید آن زنده بودند. تفاوت میان خوش‌نامی و شهرت به تفاوت در درجه و نه در نوع تبدیل می‌شد.

 

ادیسون به معنای واقعی کلمه جهان را نورانی کرد، حال آن که بایرون، لیست و برنارد در حوزه‌های ادبیات، موسیقی و تئاتر موفقیت‌هایی کسب کردند و تحسین شدند. آنها برخلاف بسیاری از معاصرانشان با همان درجه از فضل و کمال، که مدت‌هاست فراموش شده‌اند، افکار و عقاید عامه را به‌شدت متأثر کردند، و موفق شدند نظر همگان را به خود جلب کنند، به این که کیستند و چه کارهایی کرده‌اند. آن‌ها با خلق کردن و نمایش دادن یک شخصیت، شخصیتی مردمی که یگانه اما ــ به نحوی تعیین‌کننده ــ قابل‌بازتولید بود، خود را در طول عمرشان متمایز ساختند، و مقام و منزلت اسطوره‌ایِ پس از مرگ‌شان را تضمین کردند. چهره‌هایی از قبیل ادیسون جادوگر، برنارد «افسانه‌ای»، بایرون پرجاذبه و ستاره‌ی راکِ تمام‌عیارِ همسن او، یعنی لیست، که استادِ جلب توجهِ جراید عمومیِ پررونق، مبلّغان زرنگ خود و حتی سرمایه‌دارانی نوپا شده بودند، هم شهرت مدرن را پدید آوردند و هم به آن تجسم بخشیدند.

 

برخی از پژوهشگران با اشاره به چنین مثال‌هایی خاستگاه شهرت را در اواخر قرن هجدهم و نوزدهم می‌دانند. آن‌ها می‌گویند که این دوره بود که نه تنها شخصیت‌هایی استثنایی را پدید آورد بلکه شرایط ساختاریِ لازم برای تسهیل رشد و تحول یک فرهنگ شهرت‌محورِ کاملاً تحقق‌یافته را فراهم کرد. این دوره، که در حوزه‌ی جدید زندگی‌نامه‌نویسی، عمومیت پیدا کردن نقاشی از چهره، انتشار خاطرات، و ظهور داستان‌های عاطفی و سوگ‌نامه‌ها در روزنامه‌ها بازتاب یافت، مفهومی نو از «خود» را پرورش داد که از فرد حمایت می‌کرد. با گسترش قلمرو عمومی، آنجا که آدم‌ها توانستند بیش از پیش بخوانند و به واسطه‌ی فروپاشی سلسله‌مراتب مستحکمِ اجتماعی و سیاسی در گفتگوهای عمومی شرکت ‌کنند، هر فردی (دست‌کم از حیث نظری) ‌توانست عظمت و بزرگی خود را بخواهد. نوآوری‌های فناورانه‌ای که شیوه‌های جدید ارتباط، از قبیل فرهنگ فراگیر چاپ و بازتولید تصاویر، را برانگیخت، و نیز نیروهای سرمایه‌داری صنعتی که شهرنشینی گسترده، وقت و کار ماشینی را به راه انداخت، به اوقات فراغت جنبه‌ی تجاری بخشید، و اشکال جدید و معیارهای منزلت را پدید آورد، همه‌ی این‌ها به مردان و زنان عادی به نحو فزاینده‌ای در کار مخاطره‌آمیز کسب عظمت و بزرگی کمک کرد.

مدت‌ها بود که افراد مشهور معروفیت و اعتبارشان را در مراکز قدیمی نفوذ از قبیل کاخ‌ها، سالن‌ها و برج‌های عاج به دست می‌آوردند، و قرن‌ها بود که صورت‌هایشان در قلم‌زنی‌های توی کتاب‌ها، در تندیس‌ها، روی مدال‌ها و سکه‌ها، و در مجسمه‌های کوچک سرامیکی بازتولید می‌شد. اما این تصاویر عمدتاً در میان نخبگان دست به دست می‌شد، کسانی که قدرت سفارش، خریدن و گردآوردن آن‌ها را داشتند. تولید ماشینی سبب شد که دست‌یابی به چنین تصاویری دموکراتیزه و برابر شود. از اواخر قرن نوزدهم، دیگر تماشاگران عادی و مصرف‌کنندگان ناشناس (در برابر حامیان و دوستان نزدیک) در کاریکاتورهای روزنامه‌ها،در نقش‌های برجسته‌ی روی ظروف چینی و تصاویر جیبی ارزان، در کارت‌های ویزیت، و در پوسترهایی به اندازه‌ی طبیعی که بولوارهای شهری و جاده‌های اصلی را تزئین می‌کرد به تصاویر افراد استثنایی برمی‌خوردند.

 

همان عصر ماشینی شهری که فرد را تهدید به ازخودبیگانگی می‌کرد، در عین حال بیگانگان را بیش از هر زمان دیگری در گذشته، هم از حیث جغرافیایی و هم از نظر ظاهری، به هم نزدیک‌تر کرد. نه تنها دیده شدن ــ در خیابان‌ها، در فضاهای جدیدِ گذراندنِ اوقات فراغت، در فرهنگ دیداریِ عکس‌ها و صفحات روزنامه‌ها که بیش از پیش گسترش می‌یافت ــ به معنای تحت‌اللفظی کلمه آسان‌تر بود بلکه شناخته شدن هم برای افراد آسان‌تر می‌شد. تصویری که از این عاملان تجاری بیرون می‌آمد، تصویری که از صافی رسانه‌ها گذشته بود و اغلب خودِ چهره‌ی مردمی آن را انتخاب کرده بود، به دقت به سبکی تصنعی و غیرواقعی پرداخته می‌شد به این قصد که نه ضرورتاً آن شخص بلکه آن شخصیت را تبلیغ کند. این شخصیت به مارکی تبدیل می‌شد که از طریقِ آن فردی که پیش از این ناشناخته بود به مردم بیشتری، حتی عمومِ ناشناخته‌تری، شناسانده می‌شد.

 

شاید هیچ کس به نحوی مؤثرتر از پی تی بارنوم، شومن آمریکایی، در پدیده‌ی خلق و شناساندن شخصیت‌های قرن نوزدهمی به مردم استاد نشد. بارنوم که کارآفرینی باهوش و در کار تبلیغات زیرک بود از موزه‌ها، سیرک‌ها و محصولات شرکت مسافرتی خود استفاده کرد تا کارهای تازه‌واردانی از جمله ژنرال تام تامب کوتوله (دو فوتی) و جنی لیند، خواننده‌ی اپرا که بارنوم او را «بلبل سوئدی» می‌خواند، به راه اندازد. بارنوم به جای این که صرفاً توجه خود را به استعداد معطوف کند، از قامت کوتاه تامب بهره‌برداری کرد و نرم‌خویی و خارجی بودن لیند را به نمایش گذاشت. سپس از رسانه‌ها و بازار استفاده کرد تا این دو بازیگر و خواننده را به شخصیت‌های جنجالی بین‌المللی ــ سلبریتی‌ها ــ تبدیل کند.

از رهگذر پوشش رسانه‌ای زندگی‌های شخصی آدم‌های مشهور می‌آموزیم که همه‌ی این آدم‌های مشهور، صرف‌نظر از بخت و اقبال بلندشان، «درست مثل ما» هستند. آن‌ها مردان و زنانی صرفاً معمولی هستند که بر اثر بخت و اقبال، دل و جرئت و موقعیت توانسته‌اند خود را به کسی یا چیزی خاص تبدیل کنند.

 

مخاطبان و تماشاگران از طریق شکل‌های گوناگون نمایش‌های رسانه‌ای به زندگی مخفی چهره‌های مردمی دسترسی بی‌سابقه‌ای می‌یابند. این دسترسی آشنایی کاذبی را میان چهره‌ی مردمی و مخاطبانش پدید می‌آورد که بعدها سنگ بنای فرهنگ شهرت مدرن می‌شود. هنگامی که چهره‌های مردمی از رهگذر شایعات روزنامه‌ای، محبوبیت ساختگی و حمایت از کارهایشان، و نیز از طریق گردش عمومی عکس‌ها و سرگذشت‌شان، «معروف» شدند، در عین حال به نوبه‌ی خود به کالاهایی بازاری تبدیل شدند. مخاطبان در این نقش نه تنها ترغیب می‌شدند که شخص مشهور را «بشناسند» بلکه می‌توانستند تکه‌ای از او را هم بخرند، مصرف کنند و صاحب شوند.

 

بسیاری از پژوهشگران از این نکته که شهرت مستلزم مصرف است استفاده کرده‌اند تا بگویند چنین چیزی محصول قرن بیستم است. با این همه، تمام ویژگی‌های اساسی فرهنگ شهرت در قرن نوزدهم پدید آمد: به تبلیغات بارنو برای «لیندشیفتگی/Lindomania» (۱۰۰ سال پیش از بیتل‌شیفتگی/Beatlemania)، محبوبیت جمع‌آوری و دادوستد کارت‌های عکس صورت، یا تبلیغ شمار فزاینده‌ای از محصولات توسط آدم مشهور، از چای و خردل گرفته تا لوازم آرایش و کرم‌های مخصوص مو، همه‌ی این‌ها به همراه توصیه‌ها و تصاویر چهره‌های مردمیِ مشخص. تعیین خاستگاه شهرت در زمانی پیش‌تر، یعنی قرن نوزدهم، نقطه‌ی آغازی را نشان می‌دهد که با پژوهشی در اواخر قرن بیستم که شهرت را با سینما ربط می‌دهد، و آن را با ظهور ستاره‌ی هالیوود هم‌طراز می‌کند، متفاوت است. قرن نوزدهم صحنه را برای سلبریتی‌های مدرن آماده کرد؛ قرن بیستم، از رهگذر رسانه‌های جمعی، شهرت را فراتر از حد انتظار تقویت کرد. هالیوود سلبریتی را ابداع نکرد بلکه صرفاً به آن پر و بال داد.

 

همان طور که ریچارد دایر، محقق انگلیسی، در کتاب معتبر اجسام آسمانی (۱۹۸۷) شرح داده است، ستاره‌ی هالیوود مخاطبانش را تسخیر کرده است دقیقاً به این علت که او مثل ما هیچ است و همه چیز:

 

ستاره‌ها به وضوح بیان می‌کنند که انسان بودن در جامعه‌ی مدرن چیست؛ به عبارتی، آن‌ها تصور خاصی را که ما از شخص، از «فرد» داریم ابراز می‌کنند … آن‌ها هم نوید و هم مسئله‌ای را بیان می‌کنند که تصور فردیت به همه‌ی ما که به آن اعتقاد داریم و آن را دنبال می‌کنیم عرضه می‌کند.

 

ستاره‌های روی پرده به مثابه‌ی چهره‌های اسطوره‌ای ــ آن‌چه گی دبور فیلسوف فرانسوی در جامعه‌ی نمایش (۱۹۶۷) آن را «تصور نمایشی و تماشاییِ انسان زنده» می‌نامد ــ امکان گریز از امور عادی روزمره، الگویی خیالی از زندگی خوب، و رهایی موقت از تنش‌ها و اضطراب‌ها و نگرانی‌های زندگی مدرن را برای زنان و مردان عادی فراهم می‌کنند.

 

ستارگان فریبنده‌ی هالیوود که از طریق شرکت‌های روابط عمومی، استودیوهای مشترک تصاویر متحرک و مطبوعات تفریحی به طور انبوه تولید می‌شوند سرانجام جایگاه ممتازی را در تخیل جمعی اشغال کردند، و در سراسر جهان دست به دست شدند. آن‌ها خیالات و آرزوهای عامه‌ی مردم را که می‌خواستند با آن ستاره‌ها باشند، که می‌خواستند مثل آن‌ها باشند، و حتی برخی که می‌خواستند به معنای دقیق کلمه خودِ آن‌ها باشند بال و پر دادند. چه کسی قهرمانان جذاب هالیوود قدیمی گرتا گاربو، الیزابت تایلور یا کلودت کلبرت را نمی‌خواست یا چه کسی جرئت دارد خودش را با زنان افسونگر امروزی هالیوود امیلی بلانت، مارگو رابی یا گل گدوت مقایسه کند؟ چه کسی ممکن است از پیشگامان بی‌باک این عرصه ــ راک هادسن، کری گرانت یا پل نیومن ــ پیشی بگیرد یا مثل ادریس البا، دواین جانسون یا رایان رینولدز از جذاب‌ترین مردان جهان شود؟

 

هر چند بسیاری از ستارگان بزرگ خارج از دسترس ما به نظر می‌رسند، برخی از آن‌ها به درستی مثل ما به نظر می‌رسند. دختر همسایه‌ی خودمانی (جنیفر آنیستون، ایمی شومر یا مگ رایان) یا پسر خوب مورداعتماد (ویل اسمیت، کالین فرث یا رایان گاسلینگ) ما را به این باور می‌رسانند که شاید ما هم بتوانیم ویژگی‌های ستارگان را دارا شویم. از رهگذر پوشش رسانه‌ای زندگی‌های شخصی آدم‌های مشهور (از ازدواج و طلاق گرفته تا موفقیت و رسوایی؛ از خوراک و محل خرید گرفته تا دوستان و آشنایانشان) و توزیع بازاری عکس‌های خصوصی، خاطرات شخصی و پرده‌دری‌های روزنامه‌های جنجالی می‌آموزیم که همه‌ی این آدم‌های مشهور، صرف‌نظر از بخت و اقبال بلندشان، «درست مثل ما» هستند. آن‌ها مردان و زنانی صرفاً معمولی هستند که بر اثر بخت و اقبال، دل و جرئت و موقعیت توانسته‌اند خود را به کسی یا چیزی خاص تبدیل کنند.

 

پژوهشگرانی که هالیوود را خاستگاه شهرت می‌دانند با بررسی نحوه‌ی تأثیر رسانه‌ها بر افزایش توهم استعداد معروف شدن ــ مخصوصاً در عصر اینترنت ــ بر این امر تأکید می‌کنند که رسانه‌های عمومی و فرهنگ شهرت‌محور چطور یکدیگر را تولید می‌کنند. مخصوصاً پس از جمع شدن نظام استودیویی در دهه‌ی ۱۹۵۰، هنگامی که ستاره‌ها دیگر مجبور به عقد قرارداد انحصاری با کمپانی خاصی نبودند و به بخش روابط عمومی استودیو وابستگی نداشتند، تولید انبوه آدم‌های مشهور افزایش یافت. در دهه‌ها‌ی ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، مجله‌ی پیپِل، برنامه‌ی تلویزیونی انترتِینمنت تونایت و تاک شوهایی مثل اُپرا ستاره‌های فیلم‌ها و بازیگران مجموعه‌های تلویزیونی، قهرمانان ورزشی، کمدین‌ها و مدل‌های مد را به اخبار روز تبدیل می‌کردند. در دهه‌ی ۱۹۹۰، چون شمار بیشتری از آمریکایی‌ها به شبکه‌های تلویزیون‌های ماهواره‌ای روی آوردند، این شبکه‌ها ژانرهای نو و تیپ‌های شخصیتی را برای ساختن برندهای مخصوص خودشان به کار بردند و، به این ترتیب، فرصت و امکان مشهور شدن را چندبرابر کردند. از آن پس، آشپزها، مشاوران مالی، پزشکان و داورها، و نیز نوکیسه‌های رئالیتی شوها از مردان ناکام در عشق و مادران نوجوان سرکش گرفته تا بت‌های موسیقی جویای نام، مطلبی برای وراجی رسانه‌های سرگرم‌کننده‌ی جهانی فراهم می‌کنند.

 

شاید به این علت به آدم‌های مشهور این‌قدر اهمیت می‌دهیم که بیش از هر چیز دیگری می‌خواهیم که مهم باشیم.

 

در قرن بیست‌ویکم، رسانه‌ها دسترسیِ (به طور فزاینده، آنیِ) مخاطبان به اطلاعات مربوط به چهره‌های مردمی را افزایش می‌دهند و به این ترتیب سلبریتی‌ها را تبلیغ می‌کنند، آن‌ها را هرچه بیشتر در معرض انظار عموم قرار می‌دهند و بر اهمیت آنان صحه می‌گذارند. آدم‌های مشهور هم برای شرکت‌های رسانه‌ای درآمدزایی می‌کنند و کارایی وب‌سایت‌ها را با افزایش بازدید از آنها و اطمینان از تعداد لازم «کلیک‌ها» تضمین می‌کنند. علاوه بر این، سلبریتی‌ها از رهگذر رسانه‌ها همچون تیپی خاص ــ پیشگام مد، الگو، یاغی، آینه‌ای برای وضع موجود ــ بسته‌بندی می‌شوند، به این ترتیب هم دلال فرهنگی می‌شوند و هم نیروی اجتماعی. در این نقش، سلبریتی‌ هم تخیلات و رؤیاهای جمعی را نشان می‌دهد و هم امیال و آرزوهای فردی را، تخیل را برمی‌انگیزد اما به این‌همانیِ مبتنی بر همدلی نیز دامن می‌زند، از روی کنجکاوی دسیسه‌ها را برملا می‌کند، به رغم فاصله‌اش از مخاطبان با آن‌ها اظهار آشنایی می‌کند، و بر استثنایی بودن خود پافشاری می‌کند حتی هنگامی که درست مثل ما به نظر می‌آید.

 

فرهنگ شهرت‌محور به ایجاد واکنش‌های متضاد و متناقض ادامه می‌دهد. از یک سو، آدم‌های مشهورِ معاصر که با نظام‌های کهنه‌تر تولید شهرت گره خورده‌اند و درون نظام ستاره‌ایِ قرن بیستم به دام افتاده‌اند، مانند پیشینیانشان، امر اصیل و حقیقی را با امر مصنوعی و ساختگی خلط می‌کنند؛ توجه را به افراد بی‌نظیر، متفاوت و بااستعداد جلب می‌کنند؛ و دمِ گذرا را ضبط و تصرف می‌کنند، و به این ترتیب عکسی از واقعیت مشترک اجتماعی به دست می‌دهند که به اندازه‌ی خود شهرت شکننده و زودگذر است. آدم‌های مشهور چونان تجسم آرزوها، تمثال‌های پرستیدنی و آوندهای حافظه‌ی جمعی، به همه جا سرک می‌کشند و در تمام وجوه زندگی مدرن نفوذ می‌کنند. از سوی دیگر، شهرتْ ریشخند و تمسخر، و حتی تحقیر را برمی‌انگیزد. شهرت دشمنی را برمی‌انگیزد یا، دست‌کم، تزلزل و تردید را پر و بال می‌دهد. دانیل بورستین، مورخ و محافظه‌کار سیاسی در دهه‌ی ۱۹۶۰، نقد کوبنده‌ی چپ‌گرایانه‌ی مکتب فرانکفورت از صنعت فرهنگ استثماری را که پس از جنگ جهانی دوم در غرب ریشه دوانده است در این مسیر به کار می‌اندازد و با بدبینی شهرت را مهارتی توصیف می‌کند که رسانه‌های جمعیِ به یکسان ملال‌آور و فریبکار پدید آورده‌اند و تداوم بخشیده‌اند.

 

علاوه بر این، در عصر بازیگران نمایش‌های واقع‌نمای تلویزیونی، افراد متنفذ رسانه‌های اجتماعی، شخصیت‌های یوتیوبی، کسانی که وبلاگ‌نویس‌اند یا وبلاگ ویدیویی دارند یا در اینستاگرام فعال‌اند، به نظر می‌رسد که هر کسی می‌تواند، به زبان شاید پیشگویانه‌ی بورستین، «به خاطر معروفیتش معروف» شود. در حقیقت، چه ما خودمان را جزئی از عامه‌ی بی‌تفاوت بدانیم یا تماشاگری مشتاق، با ادامه دادن به این بحث که کدام بدن‌ها باارزش‌اند ــ خواه برای رابطه داشتن با کارداشیان‌ها تلاش کنیم یا ترجیح دهیم که از آن‌ها دور بمانیم ــ در دام شهرت اسیر می‌مانیم. خواهی نخواهی، آن افرادِ جذابِ قابل‌تکثیرِ معروف، حتی اگر فقط به خاطر معروف بودن‌شان معروف باشند، به ما چیزی می‌دهند که از آن سخن بگوییم و به این کارِ خود ادامه می‌دهند.

 

اما چرا ما اصلاً به چیزی یا کسی احتیاج داریم که از آن سخن بگوییم؟ این همه سخن گفتن ما را به کجا می‌رساند؟ فریفته‌ی سلبریتی شدن چه چیزی درباره‌ی خودمان به ما می‌گوید؟ شاید یک سلبریتی به ما کمک ‌کند که با این مسائل گلاویز شویم. ریس ویترسپون پس از دریافت جایزه‌ی اسکار بهترین بازیگر زن در فیلم سر به راه باش (۲۰۰۵)، که به زندگی جانی کَش می‌پردازد، گفت که فقط تلاش می‌کند «کاری کند که برای کسی مهم باشد». شاید به این علت به آدم‌های مشهور این‌قدر اهمیت می‌دهیم که، مثل ویترسپون، بیش از هر چیز دیگری می‌خواهیم که مهم باشیم.


آردینی اوخو
شنبه 4 آبان 1398
بؤلوملر :

اگر آمریکا به ایران حمله کند، مردم می‌جنگند؟

0 گؤروش
یازار:‌

تقی آزادارمکی، استاد جامعه‌شناسی، گفت:
ترامپ به ‌خوبی می‌داند مردم با هر کنش آمریکا احتمالاً پشت نظام سیاسی جمع ‌می‌شوند، که این کار را برای آمریکا سخت می‌کند. اگر پنج سال پیش بود، برخی از مردم می‌گفتند آمریکا بیاید تمام کند و برود وعده‌ای هم خم به ابرو نمی‌آوردند. اما امروز بیشتر مردم می‌گویند اگر آمریکا حمله کند، با آمریکایی‌ها می‌جنگیم.

نظام مجبور است مشکلات داخلی را به نوعی حل کند. اگر دقت کنید، می‌بینید وزیر آموزش‌وپرورش، وزیر بهداشت، وزیر رفاه و… همچنین شهرداران و مسئولانی که جلو هستند و بیشتر به چشم می‌آیند، چند بار عوض شدند. همه این تغییرات نشان‌دهنده عزم حاکمیت برای برطرف کردن نارضایتی‌ها و تبدیل آن به رضایت‌مندی‌های اجتماعی است.

نگاه نو

آردینی اوخو
یکشنبه 24 شهریور 1398
بؤلوملر :